طریق

نشریه‌ی اینترنتی کانون مطالعات و تحقیقات طریق دانشگاه شاهد

طریق

نشریه‌ی اینترنتی کانون مطالعات و تحقیقات طریق دانشگاه شاهد

دغدغه های انقلاب اسلامی

۱۲ مطلب با موضوع «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

بخشی از تحلیل متفاوت دکتر کچوئیان از ابعاد ناگفته نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب



به گزارش پایگاه علوم اجتماعی اسلامی ایرانی دکتر حسین کچویان جامعه شناس، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران که چندسالی تجربه زندگی در غرب را داشته در گفتگویی با خبرگزاری نسیم به تبیین و تحلیل ابعاد و لایه های عمیق نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی پرداخته است گه در ادامه متن کامل این گفتگوی متفاوت را می خوانید:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۷
کانون طریق

بسیجی های زمان پیامبر هم کارشکنی کردند

بخشی از یادداشت حجت الاسلام سوزنچی



 خدا در قرآن کریم به حضرت موسی (ع) می‌فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ» ما موسی را با آیات خود فرستادیم تا دو کار انجام دهد. اول اینکه مردم را از ظلمات به سوی نور حرکت دهد؛ دوم اینکه دائماً ایام الله را به یاد آنها بیاورد. چرا ایام الله را باید در خاطره‌ها و ذهن انسان‌ها جدی کرد.  به خاطر اینکه ما یکی از مشکلاتمان این است که دینداری‌هامان خیلی دچار خلل می‌شود و از مشکلات راه خسته می‌شویم. لذا باید ایام الله را به ما یادآوری کنند. ایام الله چه ایامی است؟ ایامی است که حضور الهی، دست یاری الهی در جامعه کاملاً آشکار است. یعنی زمانی است که ما تجربه کرده‌ایم که “اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم و یثبت اقدامکم” ، اگر یاری کنید خدا را، خدا هم شما را یاری می‌کند و ثابت قدمتان می‌گرداند. ایام انقلاب ایامی بود که برخلاف تمام معادلات جهانی، یک حکومت بسیار مقتدر که ابرقدرتها حامی او بودند، با آن همه تبلیغی که علیه اسلام در این مملکت انجام داده بود، در مقابل یک جمعیتی که سلاحی جز سلاح ایمان نداشتند، شکست خورد و مقدمه‌ای شد برای انقلاب‌های عالم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۰۷
کانون طریق

سطوح تحلیل اهمیت مسئله ی فلسطین

گفتگو با دکتر محمد خرمشاد




مسئله‌ی فلسطین را چگونه بازخوانی می‌کنید و اهمیت این مسئله در چیست؟

مسئله‌ی فلسطین حداقل در شش سطح قابل تحلیل و بررسی است و در هر سطح افراد مختلف با آن درگیر هستند.

انسانی و بشری

سلسله‌ای از ارزش‌ها وجود دارد که مصداق این بیت فارسی است:

چوعضوی به درد آورد روزگار    دگر عضوها را نماند قرار

   بشریت در مورد انسان به ما هو انسان، حساس است و موضع‌گیری می‌کند. در حال حاضر مسئله‌ی فلسطین یک مسئله‌ی انسانی شده است. سرزمینی اشغال و ملتی به ناحق از سرزمین خود رانده شده و این اتفاق نتوانسته حتی توسط نظام بین‌المللی که خود به وجود آورنده‌ی آن بوده تحمل شود. تاکنون از سوی سازمان‌ملل ده‌ها قطع‌نامه علیه این اشغال‌گری صادر شده و از اسرائیل خواسته‌ شده به پشت مرزهای قبل از اشغال جدید برگردد. بشریت از فلسطین و اشغال‌گری اسرائیل ناراحت است و وجدان‌ توده‌های مردم در کل جهان بیدار شده است. روشن‌فکران در این مورد، کنار فلسطین‌ها ایستاده‌اند. فلسطینی‌ها نه مال دارند و نه مکنت؛ اما از هویت و سرزمین خود دفاع می‌کنند. اگر فلسطینی‌ها پیروز شوند این ارزش انسانی تحکیم می‌شود و اگر اشغال‌گران پیروز شوند، بشریت باید منتظر فجایع بدتری باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۵
کانون طریق

توضیحی درباب قانون نظام ولایت فقیه


ابراهیم سجادی؛
دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه شاهد



   ولایت فقیه ستون نظام اسلامی است، اگر ولایت فقیه منحرف شود، نظام منحرف میشود و دیکتاتوری بوجود میآید. حال سوال این است آیا نظارتی هست؟ آیا ساختارها دور نیست؟ آیا در نظام جمهوری اسلامی انحصار قدرت شکل نگرفته است؟

براساس اصل 107 قانون اساسی تعیین رهبر بر عهدة خبرگان منتخب مردم است

   بنابراین وظیفة مجلس خبرگان در وهلة اول، تعیین و انتخاب رهبر برای جمهوری اسلامی ایرانه هم چنانکه وظیفه دارند مرتباً رهبر و نحوة اداره امور توسط رهبر رو زیر نظر و نظارت دقیق خودشون قرار بدن تا هروقت از انجام وظایف محولة ناتوان شد و یا فاقد یکی از شرایط مذکور در قانون اساسی شه توسط مجلس خبرگان بر کنار شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۴۸
کانون طریق

مصدق چگونه سیاست های اقتصاد مقاومتی را در مقابل تحریم های نفتی اجرا کرد؟

محمد حسین سیاح طاهری

دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی


   این اولین بار نیست که ایران با تحریم های نفتی مواجه می شود. نخستین تحریم جامع سراسری علیه ایران در دوران معاصر، تحریم بریتانیا علیه ایران بمنظور واکنش در برابر انتخاب دکتر محمد مصدق به وزارت بود که هدف ملی سازی صنعت نفت را دنبال می‌کرد. جالب اینکه اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران نیز در زمان نخست وزیری محمد مصدق و بمنزله واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایران صادر شد. به گزارش علوم اجتماعی اسلامی ایرانی با این حال مصدق واکنشی متفاوت از دولتمردان دولت یازدهم در مقابل تحریم ها داشت. دولتمردانی که از زمان به روی کار آمدنشان واردات کشور از چین و هند و بیش از دو برابر افزایش یافته است. مصدق در دوره ۲۸ ماهه نخست وزیری خود که کشور تحت فشار  قدرت های جهانی بود، کشور را تقریبا بدون هیچ درآمدی از نفت استوار نگه داشت و نه تنها خدشه و خللی بر اقتصاد وارد نیامد، بلکه اقتصاد ایران که پیش از این دوره بحران‌زده و گرفتار رکورد و حتی ورشکستگی بود، سلامت خود را بازیافت و به صورت اقتصادی متوازن و متعادل درآورد.

استقلال اقتصادی ایران، مخالفان و موافقان

   در آن زمان برخلاف انگلیسی‌ها که یکدل و یکزبان از شرکت نفت و منافع نفتی خود دفاع می‌کردند، ملی کردن نفت تا آخرین لحظه تصویب آن با مخالفت بخش مهمی از هیئت حاکمه روبرو بود؛ عواملی چون ارتجاع داخلی، طرفداران شوروی، عوامل فاسد درون حکومت و سرسپردگان انگلیس، خوانین و ملا‌کان، تجار و بازرگانان هر یک به دنبال منافع شخصی و گروهی خویش جبهه‌ای ناپایدار در برابر یکپارچگی قدرت‌های جهانی به وجود آورده بودند و تمام تلا‌ش رهبران نهضت ملی شدن، صرف خنثی کردن مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها می‌شد.

   در واقع مخالفان بر این تاکید می کردند که ایران اولا امکان فنی و مدیریتی استحصال نفت را ندارد و ثانیا در صورت پافشاری بر ملی کردن صنعت نفت، امکان راه افتادن یک جنگ و حمله نظامی انگلستان به ایران وجود دارد.

   اما در مقابل کسانی که ملی شدن صنعت نفت را طرح کردند علاوه بر اینکه معتقد بودند با ملی‌شدن نفت، «دولت و ملت از اعمال نفوذهایی که شرکت و دولت انگلیس معمول داشته» رهایی می‌یابد، اهداف اقتصادی نیز به دست خواهد آمد. برای مثال دکتر مصدق در جلسه ۲۶/۹/۱۳۲۹ مجلس، ملی شدن نفت را امری ساده عنوان نمود و اظهار داشت که «حقیقت این است که کشور ایران دچار هیچ‌گونه ضرر اقتصادی و ارزی در اثر ملی کردن نفت نخواهد شد» ( خامه‌ای، ۱۳۶۹: ۸۸) چون کل درآمد استحصال و فروش نفت به دست خود ملت می‌رسد، و بنابراین منافع بیشتری نصیب مردم ایران خواهد شد.

یکپارچگی جهانی برای تحریم ایران

   در مقابل دولت انگلستان به خاطر ملی کردن نفت (که حق مسلم هر کشوری است) سیاستی خصمانه پیش گرفت و در نخستین گام اقدام به تحریم نفتی ایران نمود. البته مصدق و جبهه ملی معتقد بودند که تحریم نفت ایران ممکن نیست؛ به این دلیل که اولا بسیاری کشورهای جهان وابسته به خرید نفت ایران هستند از جمله اروپای غربی ‌۱۶ درصد از نیاز خود به نفت خام و ۳۱ درصد از فرآورده‌های نفتی تصفیه شده مورد نیاز خود را از ایران وارد می‌کند و در صورت تحریم، خود اروپا و غرب جزو متضررین اصلی خواهند بود. ثانیا تصور سیاستمداران بر این بود که به دلیل رقابت شرکت‌های نفتی آمریکا با شرکت نفت انگلیس و از سوی دیگر ترس آمریکایی‌ها از نزدیک شدن ایران به شوروی، در صورت به توافق رسیدن با امریکا، خریدار عمده دیگری برای نفت ایران فراهم خواهد شد.

   اما روند وقایع نشان داد که دولت چندان هم برای تحریم آماده نبود؛ چرا که اگرچه پیش بینی دولت در مورد عدم مداخله نظامی انگلیس (به دلیل ممانعت دو قدرت نظامی اول جهان) درست درآمد، اما تحریم نفتی کامل از جانب انگلیس، با پشتیبانی دیگر قدرت‌های غربی (حتی شوروی) همراه شد. به نحوی که امریکا نه تنها به صف تحریم کنندگان ایران پیوست، که در پشت پرده، قضایا را به نحوی پیش برد که منافع انگلستان همواره لحاظ شود.

   علاوه بر این به دنبال تحریم، استخراج نفت از منابع نفتی عربستان‌سعودی به میزان ۶۰ درصد افزایش یافت، کویت به صادرات نفت خود ۹۴ درصد افزود و استخراج نفت در ونزوئلا‌ بیش از ۱۵ درصد افزایش یافت و بخش عمده‌ای از این افزایش استخراج‌ها توسط شرکت نفت انگلیس خریداری می‌شد. از سوی دیگر افزایش ظرفیت پالا‌یشگاه‌های دیگر نیز برای جبران کاهش صادرات فرآورده‌های نفتی پالا‌یشگاه آبادان در دستور کار قرار گرفت.

مشکلات اداره دولت در تحریم

ـ هنگام ملی‌شدن نفت، بدهی شرکت نفت (انگلیس) به ایران، ۵۰ میلیون لیره بود که دولت انگلستان تمامی ذخایر ارزی ایران در انگلستان را بلوکه کرد.

ـ دارایی های ایران به لیره به خاطر غرض ورزی خزانه داری انگلیس، قابل تبدیل به دلار نبود و دولت با بحران ارزی مواجه بود.

ـ اداره تاسیسات نفت و پرداخت حقوق ۷۴ هزار و ۵۰۰ کارگر و کارمند شرکت نفت، بدون تولید و فروش نفت با مشکل روبه رو شد و هزینه نگهداری کل تاسیسات صنعت نفت آبادان و دیگر مناطق نفت خیز کشور که حدود ۶۰ تا ۶۵ میلیون تومان بود و تا آن زمان طبق قراردادها بر عهده شرکت بهره‌بردار بود، به گردن دولت افتاد.

ـ با انجام خلع ید، تحریم دولت انگلستان با خروج ۱۰۰ نفتکش انگلیسی از آب‌های جنوب ایران شروع و با اعزام کشتی جنگی موریس به خلیج فارس، انگلستان عملا مانع صدور نفت ایران شد.

علاوه بر همه اینها رکود بازار و بحران در صنایع و کشاورزی، کسری روزافزون بودجه، تورم و افزایش قیمت‌ها و مهاجرت گروهی کشاورزان به شهرها و نیز بر دوش دولت وقت سنگینی می‌کرد.

با وجود تمامی این تحریم ها و کینه توزی ها، دولت دکتر مصدق با سیاست‌هایی که در ادامه بدان اشاره می‌شود تلاش کرد تا بودجه ای متوازن و بدون کسری ببندد و سیاستی که بعدها به «اقتصاد بدون نفت» معروف شد را در دستور کار قرار دهد.

اقتصاد بدون نفت

   سیاست‌های اقتصادی دولت دکتر مصدق به دو قسمت تقسیم می شود؛ نخست چهار ماه اول حکومت او که از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا پایان مرداد آن سال است که به بازگشت از سفر آمریکا و شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل منتهی شد، و دوم باقیمانده دوران حکومت تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲٫

   در چهار ماه اول دوران زمامداری دکتر مصدق، وضعیت اقتصادی کشور بر همان منوال سابق بود و بخشی از ذخیره ناچیز ارزی کشور صرف واردات لوازم و کالاهای غیرضروری می‌شد. اما به سرعت با وخیم‌شدن وضع اقتصادی کشور دولت ناچار به تغییر سیاست‌های اقتصادی خود شد و از اواخر مرداد تا اواخر آذر یک سیاست اقتصادی درست و مناسب با منافع ملی کشور ترسیم نمود (خامه‌ای، ۱۳۶۹: ۹۱) که در ادامه به رئوس این سیاست‌ها اشاره می‌شود.

۱- تشویق صادرات و محدود کردن واردات غیر ضروری:

   در گام نخست یک سیاست انقباضی در مورد واردات کالا‌های غیرضروری در دستور کار دولت ملی قرار گرفت؛ از چهار شهریور ۱۳۳۰ مقرر شد که دولت فقط برای کالاهای بسیار ضروری همچون قند، دارو، نساجی و لوازم صنعتی به نرخ رسمی ارز بفروشد (به اضافه ۲/۲۵ ریال بهای گواهینامه صادرات). همچنین بانک‌های دولتی از فروش ارز برای کالاهای غیرضروری و تصفیه اسناد آنها خودداری کردند.

   مهم‌ترین دستاورد این سیاست آن بود که واردکنندگان کالا‌‌های غیرضروری مجبور بودند ارز لا‌زم را از بازار آزاد و با قیمتی بالا‌تر از نرخ رسمی ‌تهیه کنند که این نیز موجب بالارفتن قیمت واردات این نوع کالا‌ها ‌شد و تا حدودی در ورود آنها وقفه به وجود آمد و این وقفه خود باعث ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا برای این کالا‌ها شد و بخشی از رکود بازار به دلیل انباشت کالا‌های غیرضروری کاسته شد. از سوی دیگر صادرکنندگان نیز به دلیل آن که تفاوت قیمتی در بازار حاصل شده بود، گواهینامه‌های ارزی خود را در بازار به فروش می‌رساندند.

   نتیجه این سیاست تکاپوی بیشتر صادرکنندگان برای یافتن بازارهای جدید صادراتی و افزایش حجم صادرات شد که نتایج آن در جدول زیر مشاهده می‌شود:

سال

موازنه ارزش صادرات و واردات

۱۳۲۸

-۷۵۳۴

۱۳۲۹

-۳۵۴۶

۱۳۳۰

-۳۰۱۴

۱۳۳۱

+۶۲۵

۱۳۳۲

+۲۶۶۶

۱۳۳۳

+۲۲۶۴

۱۳۳۴

-۲۸۶۳

۱۳۳۵

-۱۸۲۷۳

   همین طور که جدول بالا نشان می‌دهد موازنه ارزش صادرات و واردات چه پیش از دولت مصدق و چه پس از آن همواره منفی بوده است و تنها در سه سالی که مصدق زمامداری دولت را در دست داشته است، این موازنه مثبت شده است که عملکرد مثبت اقتصادی این دولت را نشان می دهد.

۲- تهیه ارز لازم و تعادل موازنه پرداخت ها:

   دولت در تهیه ارز به دو نکته توجه می کرد؛ اولا تا آنجایی که ممکن است از امکانات داخلی استفاده کند. ثانیا در صورت ضرورت استفاده از منابع خارجی زیر بار شرایط اسارت بار نرود. در این راستا دولت چند کار انجام داد:

الف) دولت در ۳۱ مرداد ۱۳۳۰ قانونی را به تصویب رساند که به دولت اجازه می داد ۱۴ میلیون لیره از ارز موجود در حساب پشتوانه ارزی را جهت رفع مضیقه ارزی کشور مصرف کند. نزدیک به نیمی از این مبلغ یعنی ۶۰۰ میلیون ریال صرف افزایش سرمایه بانک کشاورزی (۱۰۰ میلیون ریال) و وام به سازمان برنامه و بودجه (۵۰۰ میلیون ریال) شد تا صرف سرمایه گذاری و صنعت و کشاورزی کشور شود که از طرفی موجب رونق بازار و بالارفتن تقاضا می شد و از طرف دیگر عرضه را نیز افزایش نمی‌داد و نمی‌گذاشت موجب تورم شود. (خامه‌ای، ۱۳۶۹: ۹۴) باقیمانده این مبلغ نیز مطابق تبصره ۲ این قانون «صرفاً برای احتیاجات عمومی و ضروری واقعی کشور قابل استفاده خواهد بود که به تصویب هیئت وزیران فروخته خواهد شد» (خامه‌ای، ۱۳۶۹: ۹۵)

ب) دولت مبلغ ۰۰۰/۷۵۰/۸ دلار از صندوق بین المللی پول دریافت نمود و معادل آن را به شکل ریال کرد. این مبلغ عنوان وام نداشته و سود به آن تعلق نگرفت و صرفاً یک مبادله ارزی بود و دولت در سال ۱۳۳۰ کلاً معادل ۲۸۴ میلیون ریال از صندوق بین المللی پول و بانک بین المللی ترمیم و توسعه که وابسته به آن بود دریافت داشت.

ج) دولت ملی با هدایت بازرگانی خارجی به سوی معاملات پایاپای سعی در کاهش نیاز کشور به ارز نمود. قبل از این نیز ایران با شوروی آلمان و فرانسه قراردادهای پایاپای داشت، اما دولت دکتر مصدق سعی نمود تا با کشورهای بیشتری این چنین روابطی را برقرار نماید لذا بلافاصله مذاکرات با کشورهای سوئد، پاکستان، هندوستان، افغانستان، لهستان، مجارستان، عراق، ایتالیا و ژاپن انجام شد و پیش از پایان سال در مورد لهستان، ایتالیا و مجارستان به نتیجه رسید.

   نتیجه این شد که صادرات ایران به شوروی از ۲۴ میلیون در ۱۳۲۹ به ۹۰۱ میلیون ریال در سال ۱۳۳۰ و واردات از ۳۲۹ میلیون ریال به ۸۰۷ میلیون ریال رسید. همچنین صادرات ایران به آلمان در همان سالها از ۴۲۵ میلیون ریال به ۸۳۵ میلیون ریال و واردات از ۳۶۰ میلیون ریال به ۷۲۹ میلیون ریال رسید در مقابل واردات از کشورهای انگلیس و آمریکا کاهش یافت. (خامه‌ای، ۱۳۶۹: ۹۸)

۳- رفع کسری بودجه و کوشش برای تعادل آن:

   به طور کلی بودجه دولت از سال ۱۲۲۰ به بعد، کسری شدیدی را نشان می‌دهد. اما خلع ید از شرکت نفت انگلیس در ایران موجب بیکاری بیش از ۶۰ هزار نفر شد که تامین حقوق آنها بار سنگینی بر دوش دولت اضافه کرد. دولت در سال ۱۳۳۰ از افزایش حجم اسکناس‌های در گردش اجتناب کرد و سعی کرد با انتشار «اوراق قرضه ملی» کمبودهای خود را مرتفع کند. اما ثروتمندان از خرید آن خودداری کردند و حزب توده نیز خرید آن را تحریم کرد با این وصف ۵۰ میلیون تومان از این اوراق توسط مردم خریداری شد و این نشان‌دهنده علاقه مردم به دولت ملی بود.

   با این توصیفات بودجه واقعی سال ۱۳۳۰ (که توسط مرکز آمار ایران در سال ۱۳۵۵ نشریات منتشر شده است) درآمد دولت را در این سال ۹ میلیارد و ۵۲۲ میلیون ریال و هزینه آنرا ۹ میلیارد و ۵۴۹ میلیون ریال نشان می‌دهد که کسری کمی را نشان می‌دهد.

مجموعه قوانین مصوب دولت در این مدت نشان می‌دهد که دولت سعی در افزایش درآمدهای خود از طریق گوناگون داشته که مهم‌ترین آنان عبارت اند از تصویب و اجرای لایحه قانونی «مالیات بر اراضی غیرکشاورزی» لایحه قانونی «ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران»، لایحه قانونی «ثبت اراضی موات اطراف شهرهای غیرتهران» لایحه قانونی «تسویه حساب مالیات‌های معوقه» و

۴- کوشش برای مهار کردن تورم

   نرخ تورم در دوران نخست‌وزیری دکتر مصدق نیز بنابر شواهد و عملکرد اقتصادی او رشد چندانی نداشته است زیرا از یک سو موازنه بازرگانی خارجی یعنی افزایش صادرات و کاهش واردات غیرضروری و از سوی دیگر موازنه پرداخت‌ها بدون اتکا به درآمد نفت در دستور کار قرار داشت؛ شکستن رکود بازار و راه‌اندازی مجدد کارخانه‌ها وافزایش چشمگیر تولیدات کشاورزی را نیز ازجمله این دلا‌یل می‌توان برشمرد و مهم‌تر از همه آنکه این دولت تا ۱۸ ماه نخست حکومت خود حجم اسکناس در گردش را تغییر نداد وحتی زمانی که استقراض از بانک ملی به مبلغ ۳۱۲ میلیون تومان را در دستور کار قرار داد پس از مشورت با کارشناسان زبده اقتصادی (دکتر شاخت و کامی‌گوت) و اطمینان از اینکه با توجه به حجم تولید وعرضه کالا‌ در بازار آن را تورم‌زا تشخیص ندادند، اقدام به این کارکردند. قیمت برخی کالاهای اساسی به شرح زیر است:

 

 


۱۳۲۹

۱۳۳۰

۱۳۳۱

۱۳۳۲

افزایش بها نسبت به ۱۳۲۹


عدس (۱۰۰ کیلوگرم)

۱۲۵۰

۸۵۰

۷۲۰

۸۰۰

-۳۶%


پیاز(۱۰۰ کیلوگرم)

۳۵۰

۳۲۰

۴۰۰

۴۰۰

+۱۴%


کره (یک کیلو)

۶۵

۹۰

۹۰

۹۰

+۳۶%


برنج دمسیاه (یک کیلو)

۲۳

۲۰

۲۰

۲۰

-۱۵%


چای معمولی (یک کیلو)

۴۰

۴۰

۳۰

۳۰

-۲۵%


پنیر تبریز (یک کیلو)

۴۵

۴۰

۴۰

۴۰

-۱۱%


پارچه چیت (یک متر)

۱۸

۱۷

۱۷٫۵

۱۷

٫۵%


   در مجموع آمار ارائه شده نشان می دهد که در طول مدت حکومت دکتر مصدق هزینه مسکن و پوشاک کاهش یافته و نرخ تورم چندان افزایش نیافت و او با تصویب قوانینی همچون قانون «کمک ترمیم حقوق دبیران و آموزگاران» (مصوب ۱۲ خرداد ۱۳۳۰) و قانون « اضافه حقوق مستخدمین جزو دون پایه» (مصوب ۱۵ اسفند ۱۳۳۱) حتی سعی در بهبود وضعیت اقتصادی اقشار فرو دست جامعه نیز نموده است.

۵- گسترش و بهبود کشاورزی:

در طی دوران ۲۸ ماهه حکومت دولت مصدق در مجموع ۵۵۳ میلیون تومان شامل ۱۲۶ میلیون تومان دریافتی از بانک ملی بابت قیمت ۱۴ میلیون لیره، ۶۵ میلیون تومان بابت استقراض از صندوق بین‌المللی پول، ۵۰ میلیون تومان بابت قرضه ملی و ۳۱۲ میلیون تومان بابت نشر اسکناس خارج از درآمدهای دولت به خزانه واریز شد که حدود ۲۵۰ میلیون تومان آن برای کسری بودجه شرکت ملی نفت به آبادان فرستاده شد و مابقی برای سرمایه بانک کشاورزی، رهنی، شرکت تلفن، بانک توسعه صادرات، وام به شهرداری‌ها برای عمران و آبادی شهرها، لوله‌کشی و برق به شهرداری تهران و کمک به کارخانجاتی که بدون کمک دولت نمی‌توانستند به کار ادامه دهند و مساعدت برای کشت توتون و پنبه و چغندر و ساختمان انبار دخانیات هزینه شد.

   با توجه به اینکه عمده اقلا‌م صادراتی ایران در این سال‌ها محصولا‌ت کشاورزی و دامی‌بود تزریق بودجه مزبور در بخش کشاورزی عاملی برای رونق کشاورزی و افزایش تولید و به تبع آن افزایش صادرات این محصولا‌ت شد و نرخ تورم را هم متعادل نگه داشت.

   تصویب لوایحی مانند لایحه «انتقال املاک و خالصجات دولتی به وزارت کشاورزی» و لایحة الغا عوارضی در دهات و لایحه «ازدیاد سهم کشاورزان و سازمان عمران کشاورزی»، بازستاندن املاک غصب شده توسط رضاشاه از جمله سایر اقدامات دکتر مصدق در زمینه کشاورزی بود (خامه‌ای، ۱۳۶۹:. ۱۰۷-۱۰۶)

سال

تولیدات گندم(هزار تن)

تولیدات برنج (هزار تن)

۱۳۲۹

۲۲۸۷

۵۸۴

۱۳۳۰

۲۲۶۶

۳۵۹

۱۳۳۱

۲۷۷۱

۵۴۱

۱۳۳۲

۲۸۰۰

۶۵۸

۱۳۳۳

۲۵۵۴

۵۲۸

سایر اقدامات دولت در بخش عمرانی عبارت اند از:

- کوشش برای بازگشایی کارخانه ها و موسسات تولیدی تعطیل شده یا در حال رکود.

- تخصیص بخش عمده ای از ۵۰۰ میلیون ریال حاصل از انتشار اوراق قرضه ملی به کارهای عمرانی مانند حفر تونل کوهرنگ و ادامه عملیات ساختمانی ۳ سد دیگر و آغاز کار ۶ سد در استان‌های مختلف

- گسترش بهره برداری از معادن

دکتر مصدق در «خاطرات و تالمات» چنین می نویسد که :

   «ماههای قبل از تصدی من هر ماه دو میلیون لیره به سازمان برنامه می رسید که بعد از تشکیل دولت این جانب قطع شد و اولین روز تشکیل دولت این جانب یعنی روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ موجودی نقد خزانه داری کل حدود ۵۲ میلیون ریال و موجودی نقد سازمان برنامه ۲۸۰۰ ریال بود که چند روز بعد از ملی شدن صنعت نفت یکی از مدیران ایران و موثر شرکت نفت انگلیس و ایران به من گفت اگر دولت توانست یک ماه مملکت را بدون عایدات نفت اداره کند و به کار ادامه دهد آن وقت باید قبول کنیم که صنعت نفت را ملی کرده است. با این حال دولت توانست متجاوز از دو سال بدون کمک خارجی و عواید نفت و پرداخت بودجه شرکت ملی نفت که آن هم سربار بودجه دولت شده بود مملکت را اداره کند و سازمان برنامه هم تمام وظایف خود را انجام دهد و روزی هم که دولت سقوط نمود وجهی معادل ۸۰۰ میلیون ریال نقد و در حدود ۱۲۰۰ میلیون ریال مطالبات و جنسی موجود داشت که از آن دولت بعد استفاده نمود» ( مصدق، ۱۳۷۲: ۲۳۶-۲۳۵).

نتیجه گیری

   پیش از نتیجه گیری ذکر این نکته ضروری است که این مقاله تاییدکننده اقدامات سیاسی، فرهنگی و مذهبی دکتر مصدق نیست، اما می‌خواست نشان دهد چگونه یک دولت با نگاهی به درون و اتکا به سرمایه های بومی، می‌تواند ضمن آنکه مانع تورم شود، اقدام به ایجاد ثبات در بازار داخلی کشور نماید بلکه برخلاف شایعات مخالفان و وابستگان خارجی اقتصادی پویا و درونزا را رقم بزند.

   در واقع از سال ۱۹۱۹ که «لیره‌های نفتی» راه به خزانه ایران پیدا کرد، اقتصاد ایران گرفتار اعتیادی علا‌ج‌ناپذیر به نام «خام‌فروشی سرمایه» و تزریق نابخردانه ارزهای حاصل از فروش نفت به ارکان اقتصاد شد.‌ در تمام این سال‌ها متاسفانه این ماده گرانبها نه تنها ترمزی بر شکوفایی اقتصاد پراستعداد و مملو از امکانات ایران بود بلکه به سدی محکم در برابر شکل‌گیری اقتصاد پویا در کشور بدل شد.

   منظور از تاکید بر «اقتصاد بدون نفت» چشم‌پوشی از معادن سرشار نفت و گاز و عدم پالایش آن نیست، چرا که هیچ آدم خردمندی با هیچ سرمایه‌ای چنین نمی‌کند، بلکه منظور تکیه نکردن به درآمدهای نفتی و دوری کردن از اقتصاد تک‌محصولی است.

   به این دلیل که اولا اقتصاد تک‌محصولی همواره ناهمگن، نامتعادل و شکننده است. چون تعیین عرضه و تقاضا و بنابراین قیمت محصول با ما نیست. و ثانیا کارتل دیوپیکر اوچک نشان داده است که همراه با جهان سلطه می‌تواند هرگاه که بخواهد خرید نفت از کشور معینی را تحریم کند. بنابراین متوازن ساختن تولید ملی در رشته‌های گوناگون صنعتی و کشاورزی و پی‌ریزی اقتصاد چندمحصولی و مقاومتی، واجب‌ترین کار اقتصاد ایران است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۰۵
کانون طریق

محسن جبارنژاد


اشاره  

   اخیرا رئیس جمهور محترم در همایشی  نکته ای را بیان کردند با این مضمون که «سیاست خارجی جای اصول و آرمان نیست، بلکه جای پیگیری منافع است». این جمله ی رئیس جمهور دو بخش دارد: بخش اول ایجابی است و در آن اشاره میکند که : «سیاست خارجی و مذاکره جای پیگیری منافع است». گرچه خود این جمله نیز دارای ابهام است و در آن به اینکه منظور از منافع، مادی است یا معنوی یا هر دو ، ملی یا بین المللی است یا هر دو و … اشاره نمیکند. در عین حال، این جمله خیلی محل بحث ما نیست. آنچه که در این مختصر قرار است مورد مداقه قراربگیرد، بخش دوم جمله ی ایشان است : «سیاست خارجی ( یا مذاکره)، جای اصول و آرمان نیست». لازم به ذکر است که این جمله از اوایل انقلاب تا کنون  توسط برخی تکرار میشود  و ریشه در تئوری های لیبرالی در حوزه ی روابط بین الملل دارد که محور آنها دیپلماسی غیر ایدئولوژیک است و البته با ادبیات مختلفی نیز بیان شده است. در دولت محترم کنونی نیز برخی از افراد مشابه این جمله را تکرار کرده اند. به عنوان مثال مشاور  رئیس جمهور (آقای سریع القلم) در همایشی که در آذر ماه امسال  به مناسبت بررسی چالش های توسعه ی ایران برگزار شده بود، اشاره داشتند که برای توسعه ی ایران نیازی به اصول فلسفی و انتزاعی ( بخوانید آرمانی و دینی ) نیست و قوانین مربوط به توسعه را می توان از قواعد عام و جهان شمولی که اکنون در دنیا پیاده میشود، و می توان آن را از طریق گوگل هم استخراج نمود، تعیین کرد.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۲۲:۵۹
کانون طریق

چگونگی مدیریت جامعه اسلامی

دکتر حسن بنیانیان



   یکی از زوایای ناشناخته دفاع مقدس، درس‌های مدیریتی نهفته در روابط‌ انسانی و فرایندهای مدیریتی این حادثه است که می‌تواند منبع خلق و تکمیل نظریه‌های جدید مدیریتی باشد.
   
برای شناخت این درس‌ها، علاوه بر داشتن تجربه مدیریتی در سازمان‌های پیچیده‌ای که باورها و اعتقادات انسان‌ها در کنار دانش و مهارت آنها نقش ایفا می‌کند، باید شناخت نسبی نیز از نظریه‌های علمی مدیریت وجود داشته باشد.

   توضیح فشرده‌ای که می‌توان در این نوشته محدود داد این است، که بسیاری  از مدیران اهل اندیشه و صاحب‌نظران عرصه مدیریت در جستجوی پاسخ این سئوال هستند، که چگونه می‌توان در جامعه اسلامی در مجموعه سازمان‌های دولتی و بخش خصوصی مدیریت کرد و انگیزه کار و تلاش سازنده را روز‌افزون نمود که حاصل کارکرد همه آنها، رشد توأمان اخلاق و معنویت در کنار سازندگی مادی جامعه باشد؟ به ترتیبی که تحقق اهداف فرهنگی مندرج در سند چشم‌‌انداز همزمان با اهداف اقتصادی و سیاسی جامعه تحقق یابد؟ علت طرح این سئوال این است که، وقتی نظریه‌های انگیزشی در مدیریت‌های سازمان‌های نوین، مورد مطالعه قرار گیرد. متوجه می‌شویم که تمامی نظریه‌ها، از نظریه‌های قدیمی‌تر، مانند نظریه مازلو که نیازهای موثر در نظام انگیزش افراد را در پنج گروه، نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای ایمنی، نیاز‌‌های به اجتماعی، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفائی طبقه‌بندی کرده است، تا نظریه‌ها متاخر که عمدتاً پیرامون ایجاد تغییرات در نحوه انجام امور، مثل گوناگون کردن مهارت مشاغل، هویت‌دادن در طبقه خاص، اهمیت دادن به تکلیف، استقلال در کار، بازخوردگیری را مطرح کرده‌اند. همگی بر مبنای انسانی مادی تعریف شده که در تفکر لیبرالیسم غربی مورد پذیرش قرار گرفته است و اقدامات عملی آن بر این اساس نهفته است که در طول زندگی شاغل، نیازهای درونی فرد شناسائی و آنرا توسعه و تقویت نمایند، یعنی با روش‌های متنوعی، باید نیازهای مادی فرد را توسعه داد و با تامین بخشی از آن نیازها، انگیزه کار بیشتر را در او ایجاد کرد و یا با تقویت احساس نیاز فرد به احترام و یا مشهورشدن در جامعه، انگیزه کار و تلاش او را مضاعف نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۵
کانون طریق

آنچه در انقلاب اسلامی، مردم نامیده می شود!

سید ابراهیم رئوف موسوی




   به‌نظر می‌رسد «فتنه» به‌مثابه‌ موضوعی برای فهمیدن، کم‌تر مورد توجه است و سخن بیش‌تر درباره‌ی کسب و انتشار اطلاعات و یا رد و اثبات مواضع است. در خصوص فتنه‌ 88 سخن فراوان گفته شده و تحلیل‌ها و تبیینهای سیاسی، امنیتی و گاهی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی ارائه شده است. آن‌چه گفته شده تاحدودی روشن‌کننده است؛ اما کم‌تر معطوف به فهم فتنه بوده است؛ عموماً رد، اثبات و اتخاذ موضع بوده است که البته در جای خود ضروری است. اما اکنون به‌نظر می‌رسد وقت آن فرا رسیده باشد که فتنه 88 به‌عنوان موضوعی که می‌تواند به فهم ما کمک کند، نگریسته شود. این بار باید فتنه را به مثابه یک کتاب بخوانیم. مفروض چنین سخنی این است که مطالبی درباره‌ی فتنه مشخص نیست و ابهامات و سؤالات قابل تأمل درباره‌ی آن وجود دارد. مسلماً در این‌جا مقصودمان از نقاط ابهام این نیست که فلان اقدام را چه کسی انجام داد و فلان طرح‌ریزی را چه کسی بر عهده داشت. پس چه سؤالاتی درباره‌ی فتنه‌ی 88 نیازمند تأمل بیش‌تر است و چه پرسش‌هایی درباره‌ی آن وجود دارد که فکر کردن به آن موجب فهمی عمیق‌تر از فتنه خواهد شد؟ اساساً مگر امر نافهمیده‌ای درباره‌ی فتنه وجود دارد که ما در تلاش برای فهم آن هستیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۲۳:۴۷
کانون طریق

گفتگو با دکتر فیاض پیرامون تاثیرات جنگ هشت ساله بر انقلاب پنجاه و هفت


 امتداد: برخی زوایای جنگ را که در جملات حضرت امام(ره) متجلی شده‌اند، نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بدون فهم درست شرایط آن موقع در عرصه داخلی و بین‌المللی و همچنین اثرات انقلاب اسلامی درست فهمیده نمی‌شوند. مثلاً امام می‌گویند: ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم یا ندای اسلام‌خواهی مردم آفریقا و اروپا و آمریکا و آسیا از جنگ هشت ساله ماست یا جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت و یا از همه اینها مهم‌تر استمرار روحیه انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت که شاید برای نوجوان و جوان ما خیلی قابل فهم و درک نباشد که چه ربطی بین جنگ ما و عراق و این حرف‌ها هست؟!

دکتر فیاض: عیب ما این است که هیچ وقت وقایع را در سیری که دارند، در نظر نمی‌گیریم و می‌خواهیم هر واقعه را به‌طور مستقل بررسی کنیم؛ مثلاً ببینید ادامه جنگ ما، مجبور شدن آمریکا برای حضور مستقیم و حمایت از عراق بود؛ ادامه جنگ ما شکست آمریکا را در عراق امروز را در پی داشت؛ ادامه جنگ ما پیشرفت جدی ما در تسلیحات نظامی را در پی داشت و همان‌طور قبل از آن که اگر انقلاب نمی‌شد و اصلاً جنگی پیش نمی‌آمد. چرا؟ ببینید! دنیا بر دو تا گفتمان، به قول معروف اجماع مرکب کرده بود: گفتمان چپ (سوسیالیسم) و راست (کاپیتالیسم). اینها بر تقسیم تمام جهان ‌بین خودشان توافق کرده بودند. آن زمان مثلاً عراق و سوریه و یمن و لیبی و... مال شوروی بود و قطر و عربستان و ایران و... جزء بلوک آمریکا یا بلوک غرب محسوب می‌شد. حالا یکباره در ایران انقلاب می‌شود که این به‌نحوی تحقیر استراتژیک شوروی بود؛ چرا که آنها به‌عنوان مخالف اصلی و تنها مبارز در مقابل امپریالیسم مطرح بودند و حالا یکی بلند شده بودند ضد شرق و غرب و به‌خصوص آمریکا و رقیبی هم بود که داشت میدان مبارزه را می‌گرفت و مشروعیتی که به شوروی قدرت می‌بخشید، داشت از دستش می‌رفت. شاید حمله شوروی به افغانستان هم به همین دلیل بود؛ چون آنجا را همزبان و همدین با ما و سنتی می‌دیدند و اینها عوامل تأثیرگذاری بیشتر انقلاب ایران بر افغانستان بود. اینجا بود که شوروی واقعاً وحشت کرد و به آنجا حمله کرد تا جلوی این تأثیرپذیری را بگیرد؛ چرا که اگر افغانستان فتح می‌شد، ما تا نزدیکی چین هم می‌رفتیم و پاکستان و هند هم متأثر می‌شدند. از این طرف هم صدام که جزء بلوک شوروی بود، با پشتوانه او به ما حمله کرد و اول جنگ، موشک‌های اسکاد بود که بر سر مردم شهرهای ما ریخته می‌شد. البته تأیید آمریکا را هم گرفته بودند، ولی در ابتدا شوروی به طور جدی حمایت تسلیحاتی و نظامی کرد. پس قضیه اصلی این بود که رهبری مبارزات ضد امپریالیستی و ضد سرمایه‌داری، از دست شوروی خارج شد و ما علمدار آن شدیم و دیدید که ما بیشتر گفتیم مرگ بر آمریکا و بعد گفتیم مرگ بر شوروی! و امام هم با اینکه کفر و بی‌دینی شوروی مشخص بود، به آمریکا لقب شیطان بزرگ را دادند؛ چرا که آمریکا نفاق داشت. ایشان به شوروی پیام صلح دادند و او را به دین و معنویت دعوت کردند، اما آمریکایی‌ها را راه ندادند! با این تفاسیر، جنگ شروع شد و دیدیم که اینها عین شوروی‌ها با ما جنگیدند، بی‌رحمی‌ها و کشتارهایشان انسان را یاد ارتش سرخ و کامبوج می‌انداخت. بدن‌ها را پاره پاره می‌کردند، به تانک‌ها وصل می‌کردند، آتش می‌زدند و تکه‌تکه می‌کردند!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۹
کانون طریق

بسمه تعالی


بایسته‌های زندگی انسان انقلاب اسلامی در جهان دیجیتالی

                                                                                                                                                                                    میثم امیری

وقتی عصر جدیدی در تاریخ بشر آغاز می‌شود، هیچ کس نمی‌تواند خود را از تاثیرات آن عصر برکنار بدارد.

رهبر انقلاب، 14/3/1369

این نوشته قرار بود همه‌ی ابعادِ دیجیتالی را مدِّ نظر داشته باشد؛ حتّی به آسیب‌ها هم بپردازد. امّا چه کسی است که بداند که فرزندی که می‌خواهد به دنیا بیاورد، دقیقا چه شکلی‌ست و چه رفتاری دارد و چه خصیصه‌هایی را پرورش خواهد داد! من فکر کردم اگر حرف‌هایم قابل شنیدن باشد، این‌ها مهم‌تر است. زیرا  درباره‌ی آسیب‌ها و راهکارها بسیار سخن رفته است، امّا پیرامونِ اهمیت و بایسته‌هایی آن کم‌تر سخن رفته است. همین شده که در این باره سخن گفته‌ایم؛ چرا زندگی دیجیتالی انسانِ انقلابی مهم است؟

وقتی به زندگی خودمان نگاه می‌کنیم، از صبح که برمی‌خیزیم تا انتهای شب که به خواب می‌رویم، ورودِ زندگی دیجیتالی را در زندگی‌مان حس می‌کنیم. هر چه حضور ما در این زندگی دیجیتالی بیشتر می‌شود، پیچیدگی‌های آن بیشتر می‌شود. ماننده‌ی یک جهان چند بعدی که باید در یک زمان واحد با بعدهای مختلف در تقابل باشیم.

امّا این پیچیدگی‌ها دقیقا از کجا آغاز شد و چه اتّفاقی افتاد که بارها و بارها این عبارت را می‌خوانیم که:

 با گسترش شبکه‌های رایانه جنبه‌ی مجازی زندگی ما هم توسعه یافته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۲۳:۰۴
کانون طریق