یک یخچال پر، یخچالی خوشحال است
تأثیر نظام اجتماعی بر خرید مواد غذایی
سجادد بیات
دانشجوی کارشناسی مهندسی برق دانشگاه شاهد
کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه تهران
برای صرفهجویی در انرژی و پول، یخچال خود را پر کنید. شاید تصور کنید که پر کردن یخچال باعث میشود کار بیشتری انجام دهد. اما عکس این مسئله صحت دارد. هرچقدر مواد بیشتری در داخل یخچال خود قرار دهید، دمای آن کمتر نوسان خواهد داشت. بدین ترتیب همهی مواد خنک میمانند و در هزینههای انرژی صرفهجویی میکنید. و چون یک یخچال پر، یخچالی خوشحال است، پرکردن یخچال ارزش آنرا دارد.
به اندازه ظرفیت یخچال خود خرید کنید. چرا باید عمده خرید کنیم؟ چون از لحاظ قیمت بهصرفه است و برای یخچال نیز مفید خواهد بود. از فریزر شروع کنید: به دنبال فروشهای ویژهی برشهای دلخواه گوشت باشید و تا جایی که ظرفیت وجود دارد خریداری کنید. یک برش کامل را با بستهبندی فروشگاه در داخل یک کیسه فریزر بگذارید، یا به اندازههای کوچکتر مناسب برای هر وعده تقسیم کنید. اگر آنها را بهطور صحیح بستهبندی کنید، بهراحتی میتوانند تا شش ماه در فریزر بمانند. فضای اضافی فریزر را با کیسههای بستهی میوه و سبزیجات یخزده پر کنید تا برای تهیه غذاهای فرعی و نوشیدنیهای کمهزینه از آنها استفاده نمایید.
در یخچال، فقط به اندازهای که برای گردش هوای سرد و دیدن محتویات پشتی لازم است فضا باقی بگذارید. موادی که بیشتر مصرف دارند را در جلو قرار دهید تا بتوانید بعد از باز کردن در یخچال، براحتی آنها را بردارید. اگر فرزندانی دارید که درب یخچال را باز نگه داشته و به دنبال خوراکی میگردند، چیزهای مورد علاقهی آنها را در ارتفاع چشم آنها قرار دهید تا انرژی تلف نشود. برای جلوگیری از انتقال آلودگی و پرهیز از دور انداختن مواد غذایی، همیشه گوشت و ماهی خام را در پایینترین قفسه بگذارید.
آنچه گذشت تبلیغات تجاری برای خرید انواع مختلف خوراکی یا چیز دیگر نبود، تبلیغات یخچال نیز نبود؛ بلکه دستورالعمل استفادهی بهینه از یخچال بود. یکبار دیگر با دقت، دستورالعمل فوق را که یک شرکت تولیدکنندهی یخچال و فریزر در سایت خود قرار داده است، مطالعه کنید. درست است که در این تبلیغ هیچ توصیهای برای اینکه چه بخریم وجود ندارد و این ما هستیم که آزادانه و با ارادهی خودمان دست به انتخاب میزنیم، ولی دقیقاً مسئله همینجاست که هرچند این دستورالعمل و هزاران دستورالعمل دیگری که هر روزه با آنها برخورد میکنیم، نه تنها سبکی از زندگی را پیشفرض دارند، بلکه به مدد نظامات اجتماعی، آنرا معقول و مطلوب مینمایند.
در این دستورالعمل دو نکته قابل تأمل وجود دارد:
الف) به اندازه ظرفیت یخچال خود خرید کنید.
نه به اندازهی بودجه و نه به اندازهی نیازمان، بلکه میبایست به اندازهی یخچالمان خرید کنیم! و این یعنی ما در حکم بردگانی هستیم که وظیفهمان پر کردن یخچال است! برای آنها که فکر میکنند این جمله کاملاً منطقی و طبیعی است، نیازی نیست تا خود را به زحمت بیاندازند و گلستان سعدی را ورقی بزنند و بیاندیشند که اگر سعدی نیز در روزگار ما میزیست اصلاً در گلستان خود از فضیلت قناعت سخن میگفت یا نه، بلکه تنها کافیست به آگهی یخچالی که نه در قرنها قبل، بلکه در 1955 چاپ شده است نگاهی کنیم که چگونه متواضعانه (البته در قیاس با امروز) مینویسد که «(یخچال) مواد غذایی را همانطور که میخرید، نگه میدارد».
پس هرچند شاید در وهلهی اول اینگونه به نظر برسد که نظامات اجتماعی (توجه شود که نظامات اجتماعی فراتر از نظامات سیاسی و اقتصادی هستند و نظامات فرهنگی، علم و تکنولوژی را نیز در بر میگیرند) صرفاً دسترسی به چیزهایی را سهل و به چیزهای دیگری را سخت میکنند، ولی مسئله کمی پیچیدهتر است. بهعبارت دیگر تأثیر نظامات اجتماعی بر زندگی ما تنها بر سهولت دسترسی به فراوردههایشان خلاصه نمیشود، بلکه پا را فراتر از این نهاده و برای ما سبکزندگی میسازند.بهعنوان مثال برای خرید روغن خوراکی سری به بازار بزنید، مشاهده میکنید که روغنهای مایع با قیمت مناسب و در تنوع بسیار زیاد موجود است و در مقابل روغن حیوانی هم با قیمت بسیار زیاد و هم بهسختی قابل تهیه است، این اولین سطح تأثیر نظامات اجتماعی بر زندگی ماست، یعنی فراوردهایش را در دسترس و معقول مینمایاند (که البته چون عقل عالم فعلی ابزاری است، معقول این عالم هم صرفهی اقتصادی است) و مگر هنگامیکه روغنهای جامد آمد، غوغا به پا نکردند که روغن حیوانی مصرف نکنید، چراکه چنین میشود و چنان، و همین غوغا زمانیکه میخواستند روغنهای مایع را جایگزین روغنهای جامد کنند به پا خواست. ولی اگر کمی توجه کنیم میبینیم که حتی کسانیکه امروزه روغن حیوانی میخرند آن را نه بهعنوان روغن، بلکه بهعنوان دارو تهیه میکنند و این تأثیر شگرف نظامات اجتماعی بر زندگی است که برای ما سبک زندگی میسازد.
حال به مثال یخچال برگردیم، واقعاً مسئلهی امروز این نیست که یخچال بخریم یا نخریم، و اگر ابتدا برای این یخچال میخریدیم که «مواد غذایی را همانطور که میخریم، نگه دارد»، ولی امروز یخچال ما است که میگوید چه چیزی و چقدر بخریم. این یخچال نوعی سبکزندگی برای ما ساخته است.
ب) برای صرفهجویی در انرژی و پول، یخچال خود را پر کنید.
اگر شما هم کمی دغدغهی اخلاقی داشته باشید، این سؤال برایتان پیش میآید که مصداق اسراف کدام است؟ و چه باید کرد؟ آیا باید تا آنجایی که یخچالمان جا دارد خرید کنیم تا مصرف برق آن پایین بیاید و بالتبع هم برق کمتری مصرف شود و هم به محیط زیست آسیب کمتری وارد شود و یا باید به اندازهی نیازمان بخریم؟ آیا باید مواد را بهصورت عمده بخریم تا پول کمتری بدهیم، حتی با وجود اینکه میدانیم احتمال خرابشدن بخشی از آن وجود دارد و یا باید پول بیشتری بدهیم ولی به اندازهی نیازمان بخریم؟
پس سخن از تأثیر نظامات اجتماعی بر سبک زندگی، سخنی عمیق و لایهبهلایه است و سبکزندگی موجود به مدد نظامات اجتماعی اموری را موجه و عقلانی کرده است که پیش از این امکان نداشت و همین مسئله بسیار مهم و البته مخاطرهآمیز است. در نمونهی فوق دیدیم که نظام تکنیکی با تولید محصولی مانند یخچال میتواند بهکلی الگوی خرید و مصرف مواد غذایی را متحول سازد. اینتنها نمونهای کوچک از تأثیر نظام اجتماعی بر سبک زندگی است.
منتشر شده در مجله سوره اندیشه