دربارهی انعکاس واقعیت زندگی در سینمای ایرانی
محسن باقری؛
دانشجوی فلسفه ی دانشگاه شاهد
چیست که باعث میشود این ادعا که سینما و تلویزیون ما، غیرِواقعنمایی دارند به گوش ما منطقی بیاید و به آن فکر کنیم؟ آیا سینمای ایران و آنچه که بر پرده میآید با آنچه مردم زندگی میکنند نسبتی ندارد؟ در این صورت این قصهها و آدمها از کجا میآیند؟ چیزی هست که به شخصیتها و داستانهای درون فیلم در هر جامعهای امکان ظهور میدهد. فیلمنامهنویس زمانی که به شخصیتهایش میاندیشد، بهرغم آنکه تخیل میکند، در دامنهی امکانات همین اجتماع که در آن حاضر است، تخیل میکند. او چارهای جز این ندارد؛ چراکه در نهایت ناگزیر است داستانش منطقی به نظر آید. داستان او را آدمهای فیلمنامهاش پیش میبرند که لاجرم آنها نیز باید منطقی باشند. پس فیلمنامهنویسان و فیلمسازان از درون این جامعه راهی به بیرون ندارند. بدین معنا که هرچه میکنند، درون مرزهای امکانات فرهنگی، روانی و انسانی همین جامعه است که در آن میزیند.