مقصد پیشرفت از منظری دیگر
رسول جوهری؛
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه
شناسی دانشگاه شاهد
دانشجوی دکترای پژوهشگاه
علوم انسانی
اشــاره:
تقریباً
برای همه مسلم است که مقصد پیشرفت و توسعه، فراهم آوردن زندگی بهتر، با رفاه و
امکانات بیشتر است؛ البته کسانی منتقد پیشرفت کنونی
هستند و معتقدند پیشرفتها
نتوانسته است موجبات زندگی بهتر و راحتتر
و لذتبخشتری
را فراهم کند؛ اما آنان نیز مسلم انگاشتهاند
که هدف پیشرفت زندگی بهتر است. حتی کسانی که هدف قرار دادن زندگی بهتر را صحیح نمیدانند،
در نقد تمدن غرب چنین استدلال میکنند
که باید اهداف بلند و معنوی را غایت قرار داد و نه اهداف مادی و پست مثل زندگی لذتبخشتر،
با رفاه و امکانات بیشتر؛
یعنی آنان نیز هدف پیشرفت کنونی را زندگی بهتر میدانند.
اما بهنظر میرسد
در سطحی بنیادینتر، نمیتوان
زندگی بهتر را علت کافی و مقصد نهایی برای پیشرفتخواهی
دانست، شاید پای غایات و مقاصدی دیگر در میان است.
ترقی یافتن و توسعه
پیدا کردن زندگی به چه معناست و دلالت بر چه امری دارد؟ چرا ما به دنبال
ترقی زندگی هستیم؟ چرا به دنبال تغییر مدام سبک
زندگی هستیم؟ آیا زندگی
بهتری را میجوییم تا لذت بیشتری از آن ببریم؟ چه
نقصی در این نحوهی زندگی میبینیم که تمایل به
تغییر آن داریم؟ آیا امکانات و ابزارهای آن را ناکافی میدانیم
و در زندگی پیشرفتهتر تکمیل این نقص را میجوییم؟
آیا ما زندگی پیشرفتهتر را میخواهیم
چون در شکل فعلی زندگی، نیازهایمان بهخوبی
تأمین نمیشود و امیدواریم که در زندگی پیشرفتهتر
نیازهایمان پاسخ مناسب دریافت کند؟ آیا ترقیخواهی
همان معنای بهبودخواهی
را دارد؟ آیا اساساً ترقیخواهی غایتی پیش روی
خود دارد؟
وقتی طلب ترقی داریم، یعنی چه میخواهیم؟
یا اینکه چه چیزی را نمیخواهیم؟ ترقی یافتن را در به دست
آوردن چه چیز و فارغ و منزه شدن از چه میدانیم؟ فارغ از اینکه
ترقی یافتن را در چه ببینیم، مفروض عمومی این است که ترقی یافتن، معنای بهتر شدن و
بهبود یافتن را به همراه دارد. آنچه ما میخواهیم باشیم، چیزی
است بهتر از آنچه اکنون هستیم. یعنی پیشرفت برای به دست آوردن چیزی است که فاقد آنیم. به
این معنا ترقی پیدا کردن یعنی بهتر شدن. پس طبق تلقی عمومی، ترقیخواهی
ناظر به استمرا همین امر در زمان طولانیتری است؛ پس ترقیخواهی
یعنی بیشتر بهتر شدن و همواره بهتر شدن.